-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 خردادماه سال 1390 19:25
بیا از اینجا ماه رو نگاه کن قشنگ شده بیا نگاه کن . . . من برم بخوابم بیا سرمون رو بذاریم رو بالش و بمیریم قبل از این که خیلی چیزا شروع بشه این جوری خیلی راحت تره....
-
+
یکشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1390 19:34
شاید پشت این دیوار کسی باشد بخواهد بی دلیل به ما سلام کند. ما هم به او سلام کنیم و او خوشحال شود. خرابش کنم؟؟؟
-
من
سهشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1390 20:05
روزی روزگاری درکوچه ای در خانه ای در اتاقی در همین نزدیکی تو خوابیدی و هوا گرم بود من بیدار بودم و دو بار مردم
-
+
پنجشنبه 25 فروردینماه سال 1390 17:37
چت شد یهو؟؟؟
-
گریه
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:52
تو کی می خوای بفهمی که دیگه بزرگ شدی... پاشو... پاشو برو اشکاتو پاک کن می خوایم بریم شام بخوریم !!!
-
آشپزخونه خونه ما
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:50
آشپزخانه ای که سه متر هم نبود تمام سردردهای دنیا را در جزئی از خودش داشت.
-
خودم و خودم 2
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:49
- بعضی وقت ها احساس می کنم نباید اونجایی که هستم، باشم. - همون موقع هایی که یه دفعه ای دست منو می گرفتی و می زدیم بیرون؟ - آره - الانم همون طوری شدی؟؟؟ - اوهوم. - خوب الان چی کار کنیم؟؟؟ - نمی دونم.
-
خودم و خودم 1
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:48
- هنوز همون قدر احمقی؟؟؟ - اوهوم. - مطمئنی؟؟؟ - اوهوم. - یعنی کمتر نشده؟؟؟ - مطمئنم...
-
تقدیم به خودم
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:48
آخرین سیگار رو میکشم و نمیدونم به چی فکر میکنم. از دیروز فقط من موندم. من فقط یه هومنم که پرواز نمیکنه...
-
(عنوان ندارد)
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:47
بخند تا تکرار لحظه های تکراری مرا بخنداند...
-
مه، تلخ
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:46
فقط مه بود و طعم تلخ فقط همین ...
-
(عنوان ندارد)
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:45
رنگدانه های احساس به رنگ طبیعت نبود
-
پتک
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:44
به دیوار می کوبد با پتکی و خراب می کند. لحظه به لحظه به من نزدیکتر گوش هایم سوت می کشند و صداهای عجیب... می کوبد و می شنوم فریادش را. فرار می کند هر که در اتاقم هست و لرزش دستانم کمکی نمی کند. خشت به خشت فرو می ریزد و من گوش هایم سوت می کشند و صداهای عجیب. می کوبد و فرو می ریزد. خشت به خشتش را خودم نوشتم. دیوارم می...
-
(عنوان ندارد)
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:44
مادر بزرگ تنها بود چه در خانه ما چه در خانه خودش چیز نوشت: ب...... گریه نکن...
-
مه
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:43
مه شعر جدیدی خواست و من نبودم خودش شعری شد 27/9/89 رشت 5.30 بامداد
-
مه
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:41
همه جا مه بود حتی اطاقم...
-
چرک نویس
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:41
کاغذهای کاهی دوستم چرک نویس های من هستند برای شعر هایم به تو بو کن! . . . صدایم را در تک تک حروف می شنوی. با دقت بو کن. شنیدی؟؟؟
-
بن بست
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:40
وقتی به بن بست رسیدم اتفاق خاصی نیفتاد همان جا ماندم. . . . اتفاق خاصی نیفتاد به بن بست بعدی رفتم کسی را دیدم همان جا ایستاده بود. . . . به بن بست خودم برگشتم. همان جا ماندم . . . اتفاق خاصی نیفتاد.
-
مداد
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:40
مرا بخوانید. تمام که شدم آتشم بزنید. منتظر بمانید. خاکستر که شدم مرا در سپید رود بریزید. نه . . . خاکسترم را در آب نریزید. نمی خواهم غذای ماهی ها بشوم. . . . می خواهم در زندگی جدیدم گربه باشم. نمی دانم کاری کنید که گربه بشوم. نه نه می خواهم مداد باشم. با من بنویسید. آرام که شدم تمام می شوم.
-
سلام، مه
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:39
سلام چگونه مسیرت را در این مه پیدا کردی و رسیدی؟ بیا بنشین
-
پاهام
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:39
تمام دنیا که گرم باشد پاهای من سرد است وقتی حالم سر جایش نباشد
-
مه، رفتم
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:38
پخش شدم در هوا در غلظت تاریکی شب مه را ندیدی و من رفتم.
-
سلام
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:36
به داخل کوچه پیچید و حتی برنگشت که ببیند من پشت سرش هستم
-
سلام
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:36
به داخل کوچه پیچید و حتی برنگشت که ببیند من پشت سرش هستم
-
نوشیدنی
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 10:35
لطفا قبل از خندیدن به این نوشته ها از من اجازه بگیرید. . . . بفرمایید شیر!!!
-
مادرم مطمئنم کرد
سهشنبه 16 فروردینماه سال 1390 18:38
پوسیدم خودم می گفتم پوسیدم مادرم هم گفت پوسیدی بوی پوسیدگی هم می دهم حتما