فردا که به خانه بازگردم
چه فرقی می کند
بوی تند دود
در لباسم مانده باشد
وقتی با یاد تو بودم
میای با من بریم
از این شهر خاکستری؟؟؟
بیا آدم نشیم
ببا با من بریم
بیا باهم باشیم
بیا باهم بریم
بیا بریم
گم شیم
تو این مه
از همه
سیاه مست تو ام
باز هم بریز
شادی ها پشت در منتظرند
فردا که بیدار شدیم
خوش دارم
چیزی
یادمان نباشد
آسمان باشی
بخشش
ازتو
اجباری ست
دور که باشی
کم که باشی در این حوالی
من و شعرهایم
بی تو غصه میخوریم.
بیا.
بیا کنارم باش
بیا و شعرم شو.