همه چی خوب بود
من بودم
تو بودی
بارون
خودکار بود و
کاغذ کاهی...
کاغذ کاهی هایی که از دور ساندویچ ارزونا باز کردین...
نهکاغذ کاهی هایی که چرک نویس زندگی من بودند...
خوب بود ... دیگه نیست !
اون لحظه خوب بود...
حالا به یاد آن روزها.. می دانم تمام شدم و مچاله شدم در زباله دان خاطراتت
پس باز بنویس از اول خط..باسلام.
منم بودم مثلا...
ـ کریم آقامونم بود!!!ـ کریم؟کدوم کریم؟به شدت این دیالوگو زد تو صورتم پستت!همه چش خوب ؛بود؛
ایمان نداشتیم به چیزهای موجود...مردیم!!
باران باشد تو باشی یک خیابان بی انتها باشدبه دنیا میگویم خداحافظفک کنم عبدالمالکیان
بعد از کاغذهای کاهیهمه چیز به هم ریخت..باید براش پستی بنویسم..
قلم بسیار دلنشینی داریدموفق باشید
لایک
کاغذ کاهی هایی که از دور ساندویچ ارزونا باز کردین...
نه
کاغذ کاهی هایی که چرک نویس زندگی من بودند...
خوب بود ... دیگه نیست !
اون لحظه خوب بود...
حالا به یاد آن روزها.. می دانم تمام شدم و مچاله شدم در زباله دان خاطراتت
پس باز بنویس از اول خط..
باسلام.
منم بودم مثلا...
ـ کریم آقامونم بود!!!
ـ کریم؟کدوم کریم؟
به شدت این دیالوگو زد تو صورتم پستت!
همه چش خوب ؛بود؛
ایمان نداشتیم به چیزهای موجود...
مردیم!!
باران باشد
تو باشی
یک خیابان بی انتها باشد
به دنیا میگویم خداحافظ
فک کنم عبدالمالکیان
بعد از کاغذهای کاهی
همه چیز به هم ریخت..
باید براش پستی بنویسم..
قلم بسیار دلنشینی دارید
موفق باشید
لایک